مرابغل كن
عشق بي پايان...
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
كلبه عاشقان خسته دل
عشق و صفا
رنگارنگ از همه رنگ
خنده بازار
همه جوره ......
اگر از تو بخوان حرفت بزن
ديدني و خواندني
به وبلاگ من خوش امديد
خنديدن حق ماست
عشق يعني زندگي
نفسي واسه موندن ندارم
عشق
چه خبره اينجا
بهترين هاي هر چي
همه چي در هم
فقط دختر ايروني و ديوهاي ايراني
...سبكبالان و عاشقان هميشه جاويد ...
تي نيوز اخبار فناوري
طراحی سايت/طراحی وب سايت
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق بي پايان... و آدرس dena2.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 134
بازدید کل : 44766
تعداد مطالب : 167
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
DENA

 
شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : DENA

روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کردبراى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت:...

 

مرا بغل کن. زن پرسید: چه کار کنم؟ و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند، شوهرش با تعجب پرسید: چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم. زن جواب داد: دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند. شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى "مرا بغل کن" چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: